ملودی باس

بر و بکس با هم بشیم جمع میخوام آشناتون کنم من با این حکایت پر از غم

رفقا همه پشت سر هم ما هم یه روح در صدها بدن

عقل حکم کرد مرد من بگم به تو آماده ایم شمشیرهارو بستیم ماها از جلو

سعی کریدم پیش بریم با مثال من ولی نکردن از این امر اطاعت

حالا رفقایی که هستن پشت سر من همه قمه ها بالا غلافا به تن

نمیخوام بگم مثل افراسیاب رو این تنم اما پاش برسه من تیغ رو به رو میزنم

رفقا باید آماده شیم دیگه وقتشه امیدوارم خدا از این کارم از رفتارم دلگیر یه وقت نشه

جلوت وایسادم اینم منه که سرکشه میجنگم با هر کس و نا کس که اسمم پیش کسی خطشه دار نشه

رفقا هستن پشت سر من همه قمه ها بالا غلافا به تن

رفقا همه دست توی دست تف میندازیم ما رو صورت دشمن

رفقا صداتون کردم بیاین واسه اینکه جدا شدن بیست تا دشمن از این میان

ببین رفقا یه سری گرگن همونایی که معرفتو از تو وجودشون بردن

اونا دیگه واسه من تا ابد مردن ولی حیف با مرگشون ثانیه هامم بردن

رفقا بعضی هاشون هستن با معرفت نیستن مثل بقیه نیستن سگ صفت

بین آدمای بی معرفت لعنت به رفیقای پست و سگ صفت

رفقایی که تو این بازی با ما موندین شما معرفتو به حد عرش رسوندین

گفتار نباشد یک صدم مثل کردار میخوام بکنمت با حرفام از خواب بیدار

هر کی گفت من باهاتم روش حساب نکن بهش بگو هی رفیق تو عمل ثابت کن

رفیق لقب پاکی است رو هر کس این لقب نذار بین صدتاشون یه نفر میمونه واست موندگار

نمیتونی یاز این حقیقت بکنی فرار مثل آخر بازیه باید بزنی تو شارژ نتونی بزنی باید وایسی کنار

رفقا هستن پشت سر من همه قمه ها بالا غلافا به تن

رفقا همه دست توی دست تف میندازیم ما رو صورت دشمن