دانلود اهنگ دیدگاه حصین
کد پخش آنلاین این آهنگ برای وبلاگ شما
متن دانلود اهنگ دیدگاه حصین
هر چی دارم ساختم خودم
اَ اینکه دیوارِ دیروز امروز شده پله ام
اَ اینکه تو تیمم کسی نمیزنه دورم
سلامتی همشون اول همون خودم
نتیجه داد انتخابِ خوب
بعد از این همه خطا و اشتباهِ لوس
قول دادیم به هم دیگه تهِ قصه باشه نور
هِی هُل دادیم همو اَ تو جایگاه به زور
تا شد اشتهائه کور، خب
رپ مثِ دریچه دنیامو کرد با منی چفت
حرفام هم که رو شبیه شعر میزنم داده نتیجه
تا الآن هنوز اندیشه ، نقابو کَندیم اَ ریشه
این بار هم مثِ همیشه موزیکه باید چَکی شه
دافی بود تا حالا، من بعد هم همینه
برعکس چاقالا، تخممه جریمه
بگو بکنن ضمینه، ما لای پامون از اینه
پَ دمم گرم که اگه اینه
بالاست به جامون ضریبش
کفتارا دورم، کفتارا دورم
من بال میزنم میدیدم از بالا خودمو
نمیتونست کسی منو بشناسه
انقد کوبیدم تا آماده جنگ آره شدم و
ساختم بعدو ساختم قبلو، ساختم از نو
فقط تا شناختم عقلو
اصا حس نکردم نه فشار نه دردو
از خودم کشیدم بیرون
هم هار هم جَلدو
تو تنم اگه فقط جراحته
شر زمین خوردنم واسه من ولادته
فک کردی با تو پریدنم اَ رو حماقته
تو پشتِ ما رو بزن، واسه ما حجامته
آدمم باس رد کنه بره
کم کنه گُله پُر بیا دست خالی بره
ولی حیف، مثِ خودت حیوون دوپام
منم حیرونِ خدام فقط تهشو میدونم چی میشه
میریم خوشحال میکنیم گشاد
دنیا رو میدیم بره ببینیم که خونه کجاست
اونی که مث منه میدونه این روح مُشاست
دروغه شانس پ دنبالِ طولِ موجاست
میخواد برسه به حقیقتِ خودش
این روزا اونی که سرِ طبیعت و دورش
واسه همه خوبو میخواد الی برا خودش
این دنیا رو متر کرد اَ شریعتو پُلش دید
حالِ دلا خوب نی تو آدما
نمیگم که حق بدی بهم ها
ولی بدون اگه امروز بدم
چون زدن رفیقای دیروز پشت سرم ولی خب
کفتارا دورم، کفتارا دورم
من بال میزنم میدیدم از بالا خودمو
نمیتونست کسی منو بشناسه
انقد کوبیدم تا آماده جنگ آره شدم و
ساختم بعدو ساختم قبلو ، ساختم از نو
فقط تا شناختم عقلو
اصا حس نکردم نه فشار نه دردو
از خودم کشیدم بیرون
هم هار هم جَلدو
رو تنم اگه فقط جراحته
قانونِ ما جنگِ رو در رو با شرافته
همین که نقش بهشون دادی براش ضمانته
دیدی تو مهره سوخته ها چقد شباهته
آره دیدم همشونو رفیق
این بازی چهره هاست همه توی یه فیلم
اسمش هم دیدگاه منه
دنیا چرخید تا بخونمش من رو بیتِ سفید
چش وا کردیم همه این پایین
تو مسیر ممتده آلوده به زیبایی
وسطِ یه جنگ بین سفیدی و سیاهی
من دنبالِ حسیم بالاتر از بینایی بفهمم
جز تنم دیگه چیه سهمم
فهمیدم فقط باید رد شدم
باز ولی رو به رومه جنگل
که گفت رحم آفته نرو راهو برگرد
این راهی که تو داری میری من خیلی وقته رفتم
تغییر أ اون باوره قبلی، جز اون کسی داوره من نیست
طبیعت یعنی همون مادرِ وحشی
نظرات